دختر همسایه :
این ترم در درس هایمان خوانده ایم که 2 چیز علامت قطعی افسردگی است . یکی اینکه " وقتی از طرف بپرسی حالت خوبه؟ نه بگه خوبم. نه بگه بدم. یه چیز دیگه بگه . مثلا بگه حال و حوصله ندارم..." و دومی اینکه " کاری که از قبل دوست داشته انجام بده رو دیگه نخواد انجام بده"
اینا مهمترین علائم افسردگیه که هرکی اینا رو داشته باشه افسرده محسوب میشه . اما بنا به روحیه و شرایط و درجه افسردگی علائم دیگه رو هم داره. مثلا اینکه زیاد میخوابه یا کم می خوابه. یا یه صحنه هایی رو توهم می کنه. یا روز رو بی هدف به شب میرسونه و کارهای روزانه اش رو انجام نمیده.
دوست داره یه جایی که نشست یا خوابید تا ابد باشه و بلند نشه یا ممکنه بخواد همش راه بره.
حس بی حالی و بی حوصلگی داره. کارهای روزانه اش به همین دلیل مختل میشه و به کارهاش نمیرسه و....
یکی از دوستان:
من چند وقتی بود استرس داشتم و اضطراب. هیچ کار خاصی هم نمیکردم. مشکل حادی هم نداشتم. اصلا هم فکر نمی کردم مریض باشم. به پیشنهاد کسی رفتم دکتر روانپزشک. دکتر گفت کمی دچار افسردگی شده ام و دارویی به من داد. از وقتی این قرص نشاط آور رو می خورم احساس می کنم شادم و به همه ی کارهام می رسم. خیلی حس خوبیه!
یک روانشناس:
با توجه به این که در شرایط امروز جامعه ما، سن ادامه تحصیل به بعد از 20 سالگی کشیده شده و از سویی ما با مشکل عمدهای به نام اشتغال روبرو هستیم به طوری که هماینک شاهد نرخ بالایی از بیکاری در کشور هستیم، طبیعی است که بخشی از جوانان ما احساس کنند در مقاطعی از زندگی خود به آن اهداف مشخص شده نمیرسند و لذا به تدریج نسبت به اینده دلزده و نا امید میشوند. توصیه جدی من به همه دانشجویان این است که ضمن تقویت معنویت در درون خود برای مقابله با یأس و ناامیدی با پرهیز از انزواطلبی برای ارتباط با دیگران تلاش کنند.
رئیس دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تهران :
یافتههای پژوهشی روانشناسان این دانشکده نشان داده است که بین میزان اضطراب و ابعاد معنویت (معنایابی و ارتباط با خدا) همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. این یافتهها نشان میدهد هر قدر میزان معنویت در یک فرد بیشتر باشد، به همان اندازه میزان اظطراب وافسردگی در آن فرد کمتر خواهد بود.
آقای پناهیان:
... بچه شیعه براش افت داره دچار بیماری های روحی بشه! افت باید داشته باشه براش که افسردگی بگیره...
پژوهشگران :
امکان بروز این بیماری هم در زنان و هم در مردان وجود دارد، اما بنا به دلایلی زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلامی شوند. هر فردی به دلیل خاص خود ، به این بیماری مبتلا می شود و حتی دو نفر از مبتلایان به دلایل مشابه ، دچار افسردگی نشده اند .زندگی مملو از فشارهای روانی ، کار زیادوخسته کننده ، بیکاری دراز مدت ، در گیری ها و مشکلات خانوادگی و مالی ، تحریک پذیری فرد را افزایش خواهد داد . از آنجا که میزان تحمل فرد محدود است ، تا نقطه ای خاص می تواند تحریک شده و تجربه های مطلوب را پشت سر بگذارد. اما زمانی که تحریک احساسات ادامه پیدا کند ،ممکن است فرد نتواند مانند روزها یا ماه های قبل زندگی کند و به کار و فعالیتادامه دهد ؛ لذا حالتی گذرا پدید خواهد آمد که گاه به یک بیماری جدید تبدیل خواهد شد .
در موارد خفیف یا واکنشی ، که نیازی به تجویز دارو نیست ، افزایش ارتباطات اجتماعی و حمایت اجتماعی کافی است . بیمار افسرده را باید تشویق کرد تا در زندگی نقطه امید و اتکا پیدا کند . مانند: اعتقادات مذهبی ، تشکیل خانواده و غیره؛ خانواده نیز باید از زدن برچسب تنبلی و سرکشی به بیمار جداً خودداری کنند .
من:
مدتی است حس می کنم افسرده شده ام... مهمترین شاخصش این است که به کارهایم نمی رسم! حالا علت چیست... نمی دانم .... .. . .. .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افسردگی
تعریف : عبارت است از احساس غم، دلسردی، یا ناامیدی به مدت حداقل 2 هفته در اغلب روزها و اغلب ساعات روز، به علاوه علایم همراه./ یکی از شایعترین تشخیصهای روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسردهاست و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بی علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره...
علائم شایع : از دست دادن علاقه؛ بیحوصلگی و دلزدگی؛ ناتوانی از لذت بردن/ احساس ناامیدی؛ بیحالی و خستگی / بیخوابی؛ خواب زیاد یا ناراحت / گوشهگیری اجتماعی؛ احساس بیارزش بودن ومورد نیاز نبودن / مشکل داشتن در تصمیمگیری؛ مشکل داشتن در تمرکز / یکباره به گریه افتادن بدون توضیح مشخص / احساس گناه شدید به خاطر وقایع بیاهمیت یا خیالی و ... (+)
تست افسردگی بک
افسردگی (ویکیپیدیا)
مقابله با افسردگی
همه چیز در مورد افسردگی (پزشکی)