پاییز که نزدیک می شود، به شدت هوایی می شوم...
پاییز را بسیار دوست می دارم...
یادآور خاطرات مدرسه...
یادآور خاطرات آشنایی و ازدواجمان...
پاییز، پر است از زیبایی های ناب خداوند...
هوای مطبوع و لذت بخشش، هرچند اگر کمی هم سرد باشد، برایم به شدت لذت بخش است...
باران هایش حسابی دیوانه ام می کند...
عطر نسیم هوایش، ریه هایم را مدام به تکاپوی نفس کشیدن می اندازد...
پاییز، هوایش، درخت های زردش،خنکای صبح ها و عصر هایش، باران هایش ، خاطراتش، خش خش برگ هایش، بوی ماه مهرش، بوی کیف و کتاب و مدرسه اش، هوای سردش، لباس های گرمش، .... همه و همه ، همیشه مرا عاشق ترش می کند...
هر سال از "مرداد" که عبور می کنیم، بی صبرانه منتظر "پاییز" می شوم...
راستی! جوجه رو آخر پاییز می شمارند!
لینک مطلب پارسال در حلول پاییز
نوشته شده توسط من! | شنبه 90/6/26ساعت 7:13 عصر
نظر
نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات