سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه گل یاس شکسته...

دستم را کشید برد پشت نخل ها. گفتم"همون جا نمی تونستی بگی؟..."
دست هایم را گرفت. بغض کرده بود. یواش گفت "نه حاج آقا... تو رو به خدا... شما تعبیر خواب بلدی؟"
گفتم "آخه..."
پرید وسط حرفم "دیشب خواب حضرت زهرا رو دیدم... منو دعوت کرد خونشون..."
اشک هایش سرازیر شد "من می دونم. تو این عملیات شهید می شم."

*اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک یا فاطمة زهرا سلام الله علیها*

"می دونستی این آب مال حضرت زهراس؟"
لب اروند نشسته بودیم.دست هایم را توی آب فرو برده بودم.
گفت "نه... چه طور؟"
گفتم "دجله و فرات مهریه ی حضرت زهراس. با سه تا نهر دیگه..." بعد برایش گفتم کجا این را خوانده ام.
***
پاهایم مثل دو تا چوب خشک دردناک شده بود. اینجور وقت ها باید به پشت دراز می کشیدیم،پاهایمان را حرکت می دادیم؛ ولی نه تو دو متری عراقی ها.
دستم را لای دندان گرفته بودم. برگشتم، با ایما و اشاره به حاجی فهماندم چی شده. نگاهش گفت "می دونی که اینطور وقت ها باید چی کار بکنی..."
می دانستم. باید بی صدا می رفتیم زیر آب، بعد جنازه می آمد روی آب.
سرم را زیر آب کردم، یادم آمد. چشم هایم را بستم. توی دلم گفتم یا فاطمه زهرا و گذاشتم آب برود توی دهانم...
پاهایم گرم شد. فین زدم آمدم روی آب.

*اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک یا فاطمة زهرا سلام الله علیها*
خاطرات از کتاب غواصان لشگر 14 امام حسین(ع)


به  ذکر مصیبت چه حاجت!
ما را نسیم یاد او دیوانه می کند...

سرمایه ی محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک
یک ذره از محبت زهرا نمی دهم..

شهادت بانوی مهر و ماه تسلیت ...


برچسب‌ها: باور ها

نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات

مثل باران...

دیروز در جمع دوستانه ای بودیم. حرف سر مباحث خودمان بود که دوستی مطلبی یادش افتاد و گفت: یه نقل به مضمون از آقای مجتهدی تهرانی هست  که "اگر گروهی دور هم جمع شوند و حدیثی نخوانند بازخواست می شوند"
به همین خاطر حدیثی خواند از  امام سجادعلیه السلام :
کسی که به تو بدی کرده، کمترین حقی که به گردن تو دارد این است که او را ببخشی.

دیشب تلویزیون رو به پیشنهاد عزیزی روشن کردم. آقایی داشت در مورد بی تفاوتی و بی خیالی حرف میزد.حرف زیبایی زد که به دلم نشست:
به همه خوبی کن! پیامبران اینگونه بودن. مثل خورشید. به همه می تابیدن!
آب خیسه! هرجا باشه خیسه! چه تو ظرف باشه، چه رو زمین باشه، چه هرجای دیگه!
فرقی نمی کنه کنارت ابوجهل نشسته یا یه آدم دیگه! آدمی که خوبه به همه خوبی می کنه!
ربطی به طرف مقابلش نداره...

و :
مثل باران باش! بر خوب و بد ببار.
امام حسینعلیه السلام



فردا کنکور دارم. علاقمندم دعایم کنید گرچه شرمنده ی شهدا هستم! در واقع درسی نخوانده ام! ... می روم سوال ها را ببینم:)

خواهرم! دَرست را فراموش نکن. و همیشه به یاد خدا باش. و خدا را همیشه و در همه حال و در همه کار یاد کن. چه در سختى و چه در شادى.

فرازی از وصیتنامه
 شهید
حسن نصرآبادى



برچسب‌ها: شخصیدوستانباور هامهمانی نوشت

نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز