سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1 لیتر خون لطفا!

وقتی خون از بدن آدم میره(=می گیرن)، انگار بدن یه مدت قابل ملاحظه ای(=بالای 3 ساعت) زمان لازم داره تا دوباره رفرش بشه و بتونه سرپا بایسته.
خصوصا اگر این خون قرار باشه ناشتا(=12 ساعت بدون غذا و خوردنی) از آدم بره (=بگیرن).
خصوصا اگر مدت زمان ناشتا بودن از 12 ساعت به 16 ساعت تجاوز پیدا کنه و تو توی این مدت نتونی(=نباید) هیچی (=هیچی هیچی هیچی) بخوری.
خصوصا تر اگر این خون نه یک بار، نه دوبار، بلکه 4 بار در 4 نوبت متوالی (=ساعتی یک بار) از آدم بره(=بگیرن).
خصوصا تر تر ، اگر هر نوبت قرار باشه به اندازه یه سرنگ معمولی و نه کوچک، از آدم خون بره (=بگیرن).
و خصوصا ترین ، اگر جایی نشسته باشی که مدام صحنه های رقت بار جلوی چشمت اتفاق بیفتن (=مثل گرفتن خون از نوزاد و بچه های 2 تا 3-4 ساله...با صدای گریه های خودشون و مادرهاشون)

چه جسم و روح قوی ای باید پیدا کنه آدم!


ریز نوشت:
چقدر سخته دوست داشته باشی جایی و پیش کسایی باشی، و اونها (خصوصا یه نفر خاص) دوست داشته باشن پیششون باشی و ببیننت، اما به خاطر یه دلیل کوچیک و البته سخت، مجبور باشی که از خونه تکون نخوری تا لحظه ی آخر و همچنین نتونی بری و برگردی به خاطر یه مسئله ی کوچیک دیگه... و اون زمانی که تو میتونی از خونه بیرون بیای، دیگه اون آدما اونجا نیستن و همشون رفتن خونه های خودشون، و دفعه های بعد هم قرار نیست دوباره بیان اینجا و قراره گردهمایی، خونه ی یکی دیگه شون برگزار بشه که بهرحال رفتن به خونه ی بقیه برات سخت تر از اینجاست...چقدر سخته دوست داشته باشی بری پیششون و به خاطر 2 تا مسئله کوچیک نتونی بری...


برچسب‌ها: خانوادگیشخصیآزمایش

نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات