سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک نگاه نو!

متاسفانه زندگی همه ی دخترای همسن و سال ما که ازدواج می کنن تقریبا همینجوری شده... من اسمشو می ذارم روزمرگی!

 

می دونید چیه! این علاوه بر اینکه تقصیر خودمونه یه کم تقصیر بزرگترامون هم هست. مثلا خود من وقتی ازدواج کردم فقط به آرمانها و اعتقادات و هدفهای مهمی که تو سرم داشتم فکر می کردم، اما الان که وارد یه زندگی مشترک شدم ( البته وارد که نه، اما دارم تقریبا احساسش می کنم ) ، می بینم که انگار این افکار و هدفهام تو این زندگی جایی نداره!! یعنی کسی به این چیزا بها نمی ده! اصلا این چیزا ارزش محسوب نمی شه! و عروس خوب بودن به آشپزی خوب ، لباس خوب ، چهره خوشگل ، ظاهر.... است و داماد خوب بودن به پول زیاد ، ظاهر خوب ، خونه و .... است و این بین همه جا افتاده و همه ( هم خانواده ها ، هم فامیل ها و ...) وقتی می خوان بگن شوهر فلانی خوبه یا  فلانی خانم خوبی گیرش اومده به این چیزا نگاه می کنن! میدونی من فکر می کنم این چیزا خیلی ماها رو تحت فشار قرار می ده! که مثلا من اگه می خوام عروس خوبی برای خانواده ی شوهرم باشم فقط همین کارها کفایت می کنه!!!

 کتاب مطلع عشق و برای چندمین بار ورق می زدم... نوشته بود :

ملاک ارزشگذاری روی دختر و پسر ظاهر نیست. اگر دختری وارد خانواده ای شد و  کاری بلد نبود ، کسی حق نداره به اون خرده بگیره و ...

اصل و اساس زندگی عشق و محبت است...

نوشته بود : زن و شوهر باید مثل پرستاری دلسوز مراقب هم باشن نه آقا بالا سر و  همدیگرو با ملاطفت در راه خدا نگه دارن یا بکشونن....

این نگاه با این دیدی که الان بین اکثر مردم حاکمه خیلی خیلی متفاوته....

فکر کنیم که چه جوری می شه این عرف های غلط رو  بین خودمون از بین ببریم؟!...

 


برچسب‌ها: همسرانهخانوادگی

نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات