• وبلاگ : قاب نگاه من
  • يادداشت : جلسه ي خواستگاري دانشجويي!!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 15 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    salam be man ham ramz midid?
    کاش من اونجا بودم اون پفک ها رو ميخوردم .
    يعني تو تعداد چيپس و پفك و شكلات رو ميدونستي؟؟؟؟ اي ناقلا ميشيني از قبل ميشمري كه بفهمي كي چقدر خورده!!!! يادم باشه اومدم خونتون دست به چيزي نزنم....:ديييييييي
    پاسخ

    :دي!!!! نه بابا!!! تعداد كه نگفتم. ميگم هيچي نخوردن. خودشون هم گفتن. بعدشم نا سلامتي من اونجا ميرفتم ميومدم ها. اصلا نديدم يكي شون چيزي بخوره

    رمز چند بود؟

    آخي...

    جواني کجايي که يادت به خير...

    هرچه خير همان رخ بده

    پاسخ

    ممنون از نظرت... - ببخشيد شما رمز داشتيد؟ چه طوري؟ چون من نميشناسمتون!!!
    سلام خانومي خدا خيرت بده .ايشاالله که سر بگيره .
    پاسخ

    سلاااااااااااااااااااااااااااام. خوبي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دلم برات تنگ شده بود. انشاله... براي ما هم دعا كن

    خدا به شما جزاي خير دهد

    و براي آنها هم هرچه خيره و صلاحه ان شاالله همون بشه

    + زينب سادات 

    اين عکسي که گذاشتي گوشه وبلاگت شديدا شبيه نوه ي عموي منه !
    بندگان خدا از استرس هيچي نمي فهميدن به خاطر همينه
    آخي چه باهال نديده بودم اينطور!!!
    ايشالله که خبر ازدواجشونو بزودي بدي
    چرا عکس ها باز نميشه؟
    فکر کنم از بس که صحبت ها زياد بوده وقت نشده چيزي بخورن!
    البته از اونجايي که هر دو يه چيزي براي خوردن آورده بودن ولي از خجالتشون چيزي نخوردن!
    چرا براي بار اول نرفتن خونه دختر خانم؟؟؟؟
    پاسخ

    الان باز ميشه برو ببين - خب قرار فقط آشنايي بوده. شايد اصلا هم رو نپسندن خب براي چي برن خونه همديگه الكي خانواده رو هم درگير كنن!!؟
    عزيزم رمز لطفا؟!!
    چه کار خوبي کردي باران جون :-* چنين کارهايي خيييييييييييييلي ثواب داره. به خصوص که شما باعث شدين جلوي يه رابطه ي گناه آلود هم گرفته بشه. اجرکم عند الله!

    عكسا باز نميشه!!!
    پاسخ

    آره پرشين گيگ قاطي كرده

    سلام. نگفتي که قراره جلسه خواستگاري ما هم توي خونه شما برگزار بشه! :دي
    پاسخ

    آره خب! بذار برگزار بشه. خودم ميام يه پست مخصوص ميذارم براتون


    سلام

    ياد ماجراهاي داداش و زن داداشم افتادم! كه رفتن خونه دوست زن داداشم!:دي

    البته ما بعد چند ماه فهميديم!!:))