• وبلاگ : قاب نگاه من
  • يادداشت : عشق زميني 2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام. اصل اصل نظر من اينه که اساساً با اين مدل کنکور برگزار کردن مخالفم. اما در حال حاضر که راه ورود به دانشگاه کنکوره، مخالف سهميه‌بندي کردن اينچنيني هستم. با نظر شما و آقاي همسر محترم موافقم که همه بايد ازدواج کنند. اونم در سني حدود سال‌هاي دوم يا سوم کارشناسي (براي پسرها شايد کمي بالاتر از اين سن). با اينم موافقم که همه لزوماً نبايد متخصص بشوند. اما باز هم مي‌گم اين بايد و نبايد نبايد در کنکور دانشگاه‌ها به اجرا دربياد. راه‌هاي زياد ديگه‌اي هم هست که بشه فرهنگ ازدواج رو ترويج داد. بدون اونکه بخواد به روند علم و درس و دانشگاه لطمه بزنه.

    فکر کنم دوستاني که در جريان کار من هستند، خوب خبر دارند که مشکل ازدواج خود من،دقيقاً همين مدرکه (چون براي مادرم مدرک داماد خيلي خيلي اهميت داره -حتي از کار و سربازي و ... هم با اهميت تره! :دي) بنابراين شايد اين راهي که شما مي‌گين -دادن سهميه به متاهلين براي ادامه تحصيل- بيشتر از همه به نفع من باشه! اما بازم حاضر نيستم به خاطر نفع شخصيم از اين نظر دفاع کنم. چون به نظرم يک اعمال نظر کاملاً بي ربط و نامنصفانه است.

    اما در مورد مدرک گرايي، اين مورد باز هم در مورد من و افکارم صدق نمي‌کنه (که اگر مي‌کرد تا الان در يک رشته اسم و رسم دارتر داشتم دکترام رو مي‌خوندم ) بازم اينجا اصل اصل نظر من اينه که وقتش رسيده که در دانشگاه‌ها را کمي ببندند! اين جريان خروار خروار دانشجو راه دادن به دانشگاه‌ها چه معني داره؟! کارشناسي که بودم، سر يکي از کلاس‌هاي تخصصي خيلي مهم -فيزيک هسته(1)- بيشتر از 50 نفر سر يک کلاس دانشجو نشسته بود! مخصوصاً که اون ترم اين درس با بهترين استاد ارائه شده بود، همه حمله کرده بودند و اين درس رو گرفته بودند. 50 دانشجو سر يک کلاس يعني فاجعه! سالي که ما وارد دانشگاه شديم، رشته ما 80تا ورودي داشت! 80تا ورودي براي يک دانشگاه يعني فاجعه! اين فاجعه هنوزم که هنوزه ادامه داره و به مقاطع بالاتر هم کشيده. فاجعه تر از اون، اينه که الان از بين هم دوره‌اي هاي خودم، اکثر خانم‌ها به مقاطع ارشد و دکترا رسيدند (خنده دار تر از همه اينه که امسال در دکترا گرايش هسته اي، فقط خانم ها قبول شدند! گرايشي که همه استادها به دليل ضررها و آسيبهايي که ممکنه برسونه، خانم‌ها رو از اون منع مي‌کنند!)

    اگر به فکر بنياد خانواده هستيم، لازم نيس سهم متاهلين رو در کنکور افزايش بديم. مطمئن باشيد با وجود اين افزايش سهميه بازهم يک مجرد نخبه مي تونه جلو بزنه و همه صندلي هاي دانشگاه رو از آن خودش کنه. به جاي آسون کردن راه‌هاي ورود به دانشگاه بايد اين راه‌ها رو سخت کرد تا خيلي‌ها که به قول شما مدرک‌گرا هستند، از خير مدرک بگذرند و بروند سراغ هنرها و کارهاي ديگه. چه دليلي داره دختران ما برن در رشته‌هاي مهندسي سخت تحصيل کنند؟ اگر عشق و علاقه به علم و علم‌آموزي مطرح باشه، خوب فکر نمي‌کنم کسي عاشق اين باشه که به فرض بره مهندسي مکانيک بخونه و از ماشين‌آلات صنعتي سردربياره! تازه اينجور رشته‌ها اساساً علم هم تلقي نمي‌شن! وقتي اکثريت دختران ما بعد از اتمام درس تصميم به کار کردن ندارند و يا اگر تصميمش رو هم داشته باشند يا در اينجور رشته‌ها نمي‌تونن موفق باشند و يا محيط کاري مناسب با شان اون‌ها وجود نداره، چرا ما بايد سهميه‌ها رو انقدر زياد کنيم که يه دختر بره مهندسي نفت بخونه؟! اين دسته از خانم‌ها که اينجور رشته‌ها رو مي‌خونند، در آينده يا وارد بازار کار مي‌شن که هم فاتحه خودشون رو مي‌خونند و هم در آينده مادر و همسر خوبي نخواهند شد يا وارد کار نمي‌شن و صرفاً يک مدرکي مي‌گيرن که در اين صورت سرمايه مملکت رو به باد دادند و جاي يک نفر ديگه رو که مي تونست در اين رشته موفق باشه رو گرفتند.

    پاسخ

    بسمه تعالي-باسلام و تحيت- ظاهرا مطلب درست طرح نشد، مقصود اصلي از مطلب درخصوص دانشگاه اينست كه درس و دانشگاه و... همه و همه بايد به تسهيل ازدواج منجر شود نه اينكه سنگي جلوي پاي جوانها باشند. به خاطر دار م كه يكي از آشنايان در مصاحبه مقطع دكتري به جهت تاهل نمره منفي دريافت كرد!!! و مواردي از اين قبيل- به هرحال حرف به زبان كمي فلسفي آن است كه درحالت كلي در تزاحم ازدواج و درس، اولويت بايد با ازدوج باشد و همه بايد به اين جهت حركت و بر ابن اساس برنامه ريزي كنند.-تمت