• وبلاگ : قاب نگاه من
  • يادداشت : خاطرات سفر حج 3
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 2 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام


    ولي باران خوب نيست جنجال ايجاد كنيد!

    همين كارا رو ميكنيد كه اونا قاط ميزنن و زيارت رو از ما ميگيرن ديگه! بهونه ميديد دستشون! بايد حدس ميزدم تقصير توئه!!:دي

    پاسخ

    :دييييي - آره بابا!!! هرچي محدود كردن شرايط رو تقصير من بوده! شك نكن!!! :دي


    خوش بحالت عربي و انگليسي بلدبودي و مي تونستي با بقيه مسلمونا ارتباط داشته باشي.

    شما چقدر ماجرا داشتين با اين شرطه هاي عرب؟؟؟وهابي؟؟؟...

    زيارتتون قبول

    پاسخ

    ما ماجرا نداشتيم! اونا همش دنبال ماجرا داشتن با ما بودن!!! :دي
    باراني جون خوندم خاطراتت رو ولي يادم مي مونه كه اگه يه روزي قسمتمون شد بيام بخونم اونجوري بيشتر بهم مي چسبه
    الان نمي فهمم كه نرفتم
    پاسخ

    من نفهمديم چي گفتي!!
    من به هيشکي نميگم چشم!:))
    پاسخ

    آفرين! هيشكي كه....... :دي

    ئه اين که همش درگيري با ماموراشون بوده:(

    همش که قاچاقي بوده!:(( من اينجوري دوس ندارم!:((((

    ---------

    باران اون نمازرو يادمون بده

    پاسخ

    اون نمازو گويا بايد فقط در مكه خوند و اونهم در 4 جهت كعبه! - آره خب، مدينه اگر بخواي غيرت داشته باشي همش بايد درگير باشي. مگر اينكه سرتو بندازي پايين و هرچي اونا گفتن بگي چشم!
    سلام.خوش به سعادتتون انشالله نصيب رو قسمت همه آرزومندان بشه
    پاسخ

    انشاالله.... ديديد براي كربلا مي گن اينو؟ حالا من براي مكه و مدينه هم ميگم: كسي كه نرفته نمي دونه، كسي كه رفته مي دونه چه چيزي رو نداره...... زجر عطش مسجدالحرام و مسجدالنبي و بقيع خيلي بالاست.............. خيليييييييييييييييي....


    رسيدن به خير! حج‌تون مقبول!

    خانم ببخشيد مي‌شه به ما عربي درس بديد؟ دانشجويي حساب کن، مشتري بشيم! :دي

    پاسخ

    :ديييييييي - با عرب ها (عراق، لبنان،مصر و...) عربي دست و پا شكسته حرف ميزدم. با خارجي ها و تركيه اي ها و آفريقايي ها .... انگليسي دست و پا شكسته! - مي دوني خيلي كيف ميده با مسلمان هاي دنيا حرف بزني.... يه حس افتخاره.... لذت خاصي داره خصوصا اگر شيعه باشه.... - بعد بفهمي هردوتون يه درد يا چند درد مشترك داريد... غم مشترك ... دغدغه مشترك ... علاقه هاي مشترك....


    آخي مدينه بعد بوديد پس...

    به نظر من بهتره....چون واقعا ادم تو مدينه تمام انرژيش ميره و نايي براي اعمال نميمونه براش! مخصوصا اگه مث من جوگير باشه!!:دي

    خوش به حالت... من كه فك نكنم هييييييييييچ وقت مستطيع شم برم:((

    پاسخ

    كوه احد كه رفته بوديم براي زيارت داشتيم آروم به امام حسين و اصحاب و خانواده پيامبر سلام ميداديم كه اين مامور هاي وهابي اومدن گير دادن امام حسين شركه، كفره!!!! گفتن السلام عليك يا اباعبدالله گناه!... كمي باهاشون بحث كرديم ديديم احمق تر از اين حرف ها هستن! .... ديگه بدون توجه به اونا بلند بلند زيارت عاشورا مي خونديم... عجب كيفي بود... ما زيارت عاشورا مي خونديم و اونها ما رو مي خواستند از اونجا دور كنن... و داد مي زدن.... حسابي ريخته بود به هم اعصابشون:دي

    باران.......................................
    چقده دلم تنگ شده براي بقيع.... براي بيت الحرمين مدينه.... براي گنبد خضراي پيامبر که يه ظهر تابستوني تو مدينه اونقدر خيره نگاهش کردم که تصوير زيباش براي هميشه توي ذهنم بمونه....

    حيف..............

    حيف که از اونجا دورم و صد حيف که ياس پاشو کرده تو يه کفش که تا وقتي وهابي ها اونجا هستن من بچه شيعه نميذارم پول رو پولشون انباشته بشه... مگر اينکه تمتع بهم واجب بشه...

    چطوري ياس رو قانع کنم؟؟؟

    نميدونم شايد ياس راست ميگه... شايدم نه... نميدونم....

    ان شا الله زودتر بناي وهابيت از بنيان ويران بشه....

    ان شا الله به زودي نداي انا المهدي از کنار خانه ي کعبه، آرامش دلهاي حقيقت جو بشه....

    ان شا الله........

    من مکه ميخوام...................

    پاسخ

    شايد.... كربلا هم همينه تقريبا داستانش... نمي دونم بايد از صاحب فضلي پرسيد! يا حكم امام و آقا رو پيدا كرد...
    چرا اينقده اتفاقات عجيب و غريب برات افتاده؟!
    خودت تونستي درک کني اون نشونه ها و اتفاقات غيرعادي و مردمان غير عادي که سر راهت قرار مي گرفتن بابت چي بود ؟! و يا هنوز برات گنگ و مبهمه ؟


    پاسخ

    چي بگم..... هم آره هم نه.......................................................